در مورد بازار فولاد با عنوان «ورود آرام تقاضا به بازار» مورخ ۷ بهمن‌ماه چندین روز می‌گذرد که در این گزارش از روند افزایشی قیمت‌ها سخن گفته بودیم که تاکنون این روند در حال خودنمایی است. این رشد قیمت‌ها اگرچه سومین فاز افزایش نرخ جدی در این بازار (در ماه‌های اخیر) به‌شمار می‌رود ولی از زوایایی با رشد نرخ‌های پیشین متفاوت است. از سویی این روند افزایشی هم‌اکنون با شتاب بالایی همراه شده و بازار گویی در برابر این شتاب رشد قیمت‌ها تنها چهره‌ای مردد به خود گرفته است تا جایی که حتی برخی از اهالی بازار ترجیح داده‌اند که در این بازار وارد نشوند. همچنین رشد قیمت دلار در بازار آزاد در روزهای گذشته نیز از این روند افزایشی حمایت می‌کند آن‌هم در شرایطی که به نوسان قیمت ارز آزاد هم اعتباری نیست و البته بهای ارز نیمایی هم از یک ثبات نسبی برخوردار شده و متوسط قیمت هفتگی خرید آن هم حتی کاهشی است. همچنین اما و اگرهای صادرات هم جدی است و واحدهای تولیدی به مرور زمان میل خود به صادرات را از دست خواهند داد ولی در این مورد نمی‌توان توضیح بیشتری داد اگرچه آمار و ارقام همه‌چیز را به وضوح نشان می‌دهد.

میلگرد صادراتی فوب ۴۳۰ دلار در دنیا کمتر پیدا نمی‌شود و با فرض دلار مبادله‌ای ۸ هزار تومان ( فروش برای روز ۹ بهمن‌ماه) ۳ هزار و ۴۴۰ تومان قیمت‌گذاری خواهد شد. این رقم یعنی بازار داخلی با بازارهای بین‌المللی تفاوت دارد ولی عمیق نیست اگرچه به مالیات ارزش افزوده اشاره نمی‌کنیم. از سوی دیگر آمارها نشان می‌دهد که شمش صادراتی ایران هم‌اکنون نزدیک به ۳۴۵ دلار در هر تن قیمت‌گذاری می‌شود یعنی با فرض همین قیمت دلار نیمایی، شمش صادراتی ۲ هزار و ۷۶۰ تومان نرخ‌گذاری می‌شود. البته نمی‌توان از صادرات محدود و مقطعی با دلار آزاد هم غافل شد ولی این رقم به‌قدری بزرگ نیست که بتواند بازار را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. حال اگر ۱۰ درصد به ارقام فوق اضافه کنیم به یک قیمت بنیادین برای بازار دست پیدا خواهیم کرد.

این موارد را باید به‌عنوان سرعت‌گیرهای رشد قیمت‌ها به‌شمار آورد ولی چیزی که مشخص است روند افزایشی نرخ در بازار داخلی است. به‌صورت دقیق‌تر دو داده متناقض یعنی داده‌های افزایشی با سرعتگیرهای رشد قیمت‌ها در برابر هم موضع‌گیری‌ کرده‌اند ولی بازار هنوز هم افزایشی است، گویی برخی از خاطرات پیشین را می‌توان به وضوح یادآوری کرد.